دارم با یه زخم قدیمی که دوباره سر باز کرده کلنجار میرم. توی شرایطی نیستم که بیام. منو ببخشید...
مرسی و همین!
خانم دکتر به دکتر مراجعه کنید!
میگذره..و امیدوارم خوب بگذره..خیلی خوب:)
با سلام خدمت دوست عزیزمخوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیمبا آرزوی موفقیت برای شماعلیhttp://eghva.wordpress.com
شخصی شب هنگام داخل پرتگاهی افتاددر راه شاخه ای را گرفتتمام شب را با ترس از افتادن به بالا نگریست تا خوابش بردصبح که بیدار شد فهمید که نیم متر با زمین فاصله داردشاخه را رها کن. مرگ را در اغوش بگیر.بالاخره ان شاخه خواهد شکست. حتا اگر ضخامتش به اندازه ایمان تمام عرفای هند باشدمی دونم میدونی راه فراری نیست.پس از زخمهای گذشته فرار کن و گاهی هم انها را در اغوش بگیر گاهی به دنبال ازادی باش و گاهی اسارتدرک کنهمه چیز خود تو هستیپس بگذار تمام وجودت در تمامی ابعاد متجلی گرددمن در روشنی اب چشمه میبینم که خودت را به باد خواهی سپرد همچون بادی که اکنون خود را به تو سپرده است
موفق باشی
خانم دکتر به دکتر مراجعه کنید!
میگذره..و امیدوارم خوب بگذره..خیلی خوب:)
با سلام خدمت دوست عزیزم
خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم
با آرزوی موفقیت برای شما
علی
http://eghva.wordpress.com
شخصی شب هنگام داخل پرتگاهی افتاددر راه شاخه ای را گرفت
تمام شب را با ترس از افتادن به بالا نگریست تا خوابش برد
صبح که بیدار شد فهمید که نیم متر با زمین فاصله دارد
شاخه را رها کن. مرگ را در اغوش بگیر.بالاخره ان شاخه خواهد شکست. حتا اگر ضخامتش به اندازه ایمان تمام عرفای هند باشد
می دونم میدونی راه فراری نیست.پس از زخمهای گذشته فرار کن و گاهی هم انها را در اغوش بگیر گاهی به دنبال ازادی باش و گاهی اسارت
درک کن
همه چیز خود تو هستی
پس بگذار تمام وجودت در تمامی ابعاد متجلی گردد
من در روشنی اب چشمه میبینم که خودت را به باد خواهی سپرد همچون بادی که اکنون خود را به تو سپرده است
موفق باشی