جناب پروفسور با اصرار و التماس که خانمم برای ناهار برات آلو پوری تهیه دیده و اگه نیای ناراحت میشه منو برد خونهشون. هر چند می دونستم نباید چیز خاصی باشه چون اصلا اینجا خدائیش غذای ذرست و درمونی ندارند. فقط هاتش می کنند که نفهمی داری چی می خوری!
با ذوق رفتم توی آشپزخونه که یاد بگیرم این آلو پوری رو. خانمش یه سس از پیاز و گوجه و کمی ادویه شامل زیره و نمک و فلفل و زرد چوبه درست کرد. بعد هم سیب زمینی های پوست کنده رو انداخت توی این سس و در زودپز! رو بست این شد آلوش ! بعد هم با آرد و آب خمیری درست کرد و با وردنه صافش کرد و انداخت توی روغن. اینم از پوریش ! ( البته برای انجام دادن این کارا یه خانمی رو هم آورده بود کمکش!)
حالا من موندم ای که جناب پروفسور گفت خانمم برات تهیه دیده ینی چه؟!
جالب بود عجیجم!یه سر به منم بزن!
خسته نباشه.. حالا تند هم بود؟؟ خوردی ؟؟ خوشمزه بود؟؟
میدونم خانم دکتر...خیال میکردم شما میشناسی ایشون رو.بهرحال مهم نیست گذشت...مرسی:) کی برمیگردی؟؟
این قبلیه که «مر» بود...من بودما :دی
اینا اگه می خواستن کلم پلو بپزن یا قلیه ماهی درست کنن چی می شدددددد.
سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه و بعد از اون همه سختی وگرفتاری روزگار پر از سعادت وسلامت شما شروع شده باشه ما هم طلوع دوباره مهتاب را اونم از شرق را به فال نیک میگیریم .امیدوارم که تمام لحظات شما پر از شادی و خوبی باشه پایانامه من هم در مراحل پایانی است از راهنمایی به جای شما هم کمال تشکر را دارم