پیوندها
- حضور خلوت انس
- رزلاله
- نثر ما
- هزار و یک روزنه
- بلاگ نیوز
- بیلی و من
- ملاحسنی
- آونگ خاطره های ما
- حرفهایی از روی سادگی
- سعید حاتمی
- راهیان سپیده
- یک پزشک
- ۳۰ ثانیهای
- نازخاتون
- دو در دو
- ف م سخن
- سیبستان
- مجید زهری
- آشپزباشی
- سیاورشن
- عبدالقادر بلوچ
- عمو اروند
- زمزمههای ذهن من
- رها
- وبلاگهای به روز شده
- وحیدو
- نقطه ته خط
- فانوس
- ابطحی
- روزنامه های ایران
- نقش جهان
- نیما نیلیان
- رضا ناظم
- صندلی عباس حسین نژاد
- نگاه
- سردبیر خودم
- رهگذر
- بازنگار
- آدمیزاد
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اردیبهشت 1387 3
- فروردین 1387 1
- اسفند 1386 4
- بهمن 1386 3
- دی 1386 4
- آذر 1386 5
- آبان 1386 3
- مهر 1386 2
- شهریور 1386 2
- مرداد 1386 2
- تیر 1386 7
- خرداد 1386 8
- بهمن 1385 1
- آذر 1385 1
- خرداد 1385 1
- اسفند 1384 6
- بهمن 1384 13
- دی 1384 14
- آذر 1384 12
- آبان 1384 15
- مهر 1384 9
- شهریور 1384 12
- مرداد 1384 16
- تیر 1384 3
- خرداد 1384 11
- اردیبهشت 1384 12
- فروردین 1384 11
- اسفند 1383 16
- بهمن 1383 14
- دی 1383 14
- آذر 1383 15
- آبان 1383 6
- مهر 1383 2
- شهریور 1383 7
- مرداد 1383 7
- تیر 1383 5
- خرداد 1383 11
- اردیبهشت 1383 1
- آذر 1382 16
آمار : 439611 بازدید
Powered by Blogsky
زندگی "مشت ترک"
جای زخمها را که روی دست و صورتش می بینم، دلداریش می دهم که : " کار درستی کردی رفتی پیش پدرش. به درک که گذاشت و رفت! " اما نگاهش هنوز دو دو می کند. از چیزی می ترسد انگار. شاید از آینده مبهم! زیر لب می گوید: می بینی؟ به همین راحتی حاصل چندین سال زندگی مشترک را گذاشت توی چمدان و راهی شد.
جای مشت ها و بریدگی روی صورتش برایم تعبیر جدیدیست از زندگی "مشت ترک"!
مهتاب
پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:03 ق.ظ
به این مطلب شما در بلاگ نیوز لینک داده شد.
مهتابم ... چه تابیر دردناکی .... !
درود بر شما
تو امریکا اگر مردی زنی رو بزنه تا ۱۰ کیلومتر برای خونه یا محل سکونت زن حریم تشکیل میشه یعنی اگر مرد از ده کیلومتری اونجا بگذره حسابش با کرام الکاتبین است
از این سخت ترین معادله که صحبتش بود خیلی خوشم اومد ... خواسته بودی کسی نظر نده ولی حیفم اومد اینو نگم که گاهی منظورت از بعضی نوشته ها تو درست متوجه نمی شم با این وجود چند بار می خونمشون بدون اینکه حوصله ام سر بره چون حس می کنم دارم متنی رو می خونم
که مطلب زایدی نداره . مال یه تجربه حقیقیه و احساس یه ادم
که....
بشدت بدون شرح !!
نمیدانم با خواندن این پست چرا من خجالت کشیدم. شاید از مرد بودن؟
چـرا زنـها ایـنقدر از کـتک خـوردن وحـشت دارن ؟؟ ۴ تـا مـیخـورید؟ ۲ تـا هـم بـزنـید ! مـن اگـه بــودم هـمـچـین بـا مـاهـیتـابه میزدم تـو سـرش که دیـگه از جـاش پـا نـشـه.. . خـدارو شـکر کـه مـن بـا شـوهـر سـابـقم کـتک کـاریم نـشد اگـه نـه یـا مـن اونـو مـیکشتـم یـا اون مـنو
هیچی !!!!!!!!!....
هر حرفی بزنم حرف اضافه است .. :)
در تاریکی تو را جستم / در تاریکی تو را یافتم / واینگونه بود که تو / خورشید ترین ستاره ی شب من شدی./
اگه وقت کردی یه سری به من بزن خوشت میاد
روز جهانی زن میاد و میره...همچنان جای این زخمها میسوزه... روز جهانی زن میاد و میره... همچنان چشم زنها دو دو میزنه... روز جهانی زن میاد و میره... و ما هر روز به تعبیر جدیدی از زندگی تلخ میرسیم
خیلی پیش پا افتاده شده . موفق باشید .
تا دست آخوند تو این مملکته وضع زن همینه .مردم شما رو به خدا گول این رژیمی که خودشو پشت اسلام قایم کرده نخورید .به امیدی روزی که زن ومرد تو این کشور آزاد و سر افراز کنار هم زندگی کنن.
کنار برکه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب
برای اولین بار وبتون رو خوندم.. جالب بود... سعی می کنم بهد از این به اینجا سر بزنم.. موفق باشید
آرش از تهران
آهای آقایون دسته گلی که « زن ذلیل » تشریف دارید، الهی اون زنتون که هر شب با هزار التماس و منت بهتون حال میده سینه قبرستون بخوابه.
تقصیر خودتونه. اگه یک ذره جرأت و جسارت داشتید الان آقای خونه بودید و به خانم دستور میدادید که لنگهاش رو هوا کنه، اونم میگفت چشم آقا. حالا چشمت کور!! یک ساعت التماس کن تا بلکه خانم خانوما یک لب بهت بده.
اگه همون روزی که عروس خانم «بلـــه» را با هزار تا هدیه و چه میدونم کلید زبون و ناز و چُس میگفت همونجا گربه رو سر حجله میکشتی، حالا به این روز نمیفتادی که به جای سکس با همسرت بری توی حموم جلق بزنی. آخه حیف نون، تو باید بعد از اینکه «بــله» رو شنیدی به عروس خانم یک ضد حال اساسی میزدی که حساب کار تا آخر عمرش دستش بیاد، زیاد نگران هم نباش چون دیگه زنت شده، یعنی خرت شده. حالا میتونی پدرش رو در بیاری.
اصلا چرا بعضی از مردها اینقدر به حرف زنهاشون گوش میدن؟ یکی نیست به شما مردها بگه آخه مگه مغز توی اون کلهء خودتون نیست که هرچی خانم بگه میگید چشم. الهی چشمتون دربیاد. اگه یک ذره جلوی اون دودول رو بگیری، میتونی مرد باشی، مثل مردهای قدیم که فقط حرف حرف اونا بود. ولی مثل اینکه این دوره زمونه عوض شده. مرد بیچاره به خاطر یک سوراخ بوگندو حاضره به دوست دختر یا زنش حسابی سواری بده. خانمها هم که عاشق سوارکاری هستن. اگه خدایی نکرده سوار مردی بشن دیگه عمراً بتونید پیادشون کنید، ماشاالله هزار ماشاالله وقتی سوار بشن آنچنان خوب سوارکاری میکنن که شما رو مجبور میکنن از روی موانع موانع سخت زندگی هم بپرید و خودشون راحت نشستن روی کمر شما و صفا میکنن. مردهای زن ذلیل را میتوان به یک گوره خر رام شده تشبیه کرد.
مرد باید جسارت داشته باشه و سعی کنه قدرت مردونگیش رو همیشه نشون بده، تو که یک متر دودول توی اون شلوارت قایم کردی و هر روز هم زنت 10 بار با جارو میزنه توی سرت. بهتره بری جگرکی سر کوچه تون و به آقاهه بگی دودولت رو سیخ کنه برات و روی ذغال کبابش کنه که لااقل باهاش یک صبحانه حسابی نوش جان کنی تا خیالت تا آخر عمر راحت بشه.
به نظر من اگه همون روز اول بزنید تو دهن دوست دخترتون یا زنتون؛ تا آخر عمر خودتون رو بیمه میکنید. ولی زهر چشم گرفتن هم راه حل داره. باید یک جوری از طرفتون زهر چشم بگیرید که تخمهای خانم پاپیون بشه و بفهمه که یک من ماست چقدر کره میده.
و در پایان باید عرض کنم که اگه ایندفعه زنتون با جارو زد توی سرتون، میتونید همون جارو رو ازش بگیرد و تا دسته بکنید تو کونش که دیگه از این غلطهای اضافی نکنه.
سلام دوست عزیز
یه سری به خونه ی همسایه ی جدیدت بزن
خونه ی خودت
ودر صورت تمایل به تبادل لینک منو در جریان بزار
وبلاگت حاوی خاطرات ملموسی هستش
ژیشاژسش عیدت مبارک
موفق باشی
درد یکی دوتا نیست
معنیشو نفهمیدم
مطلب پایینی خیلی قشنگه
اکه دوس داشتی سر بزن
لابد!