من چی دارم بگویم وقتی آقا دستش را روی سر پسربچه‌ی تازه یتیم شده‌ی یکی از قربانیان حادثه‌ی سقوط هواپیما می‌کشد و می‌گوید: انشالله بزرگ می‌شوی و جای پدرت را می‌گیری و آنوقت مادرش بغض می‌کند و می‌گوید: " آقا برای ما دعا کنید!"
من چی دارم بگویم جز آنکه بروم و این شعر کتابهای کودکیم را زمزمه کنم تا برسم به مصرع پایانیش!
سلام. میدونی دماغ وقتی به یه شیشه می چسبه چه جور دیده میشه ؟ همونجوری باید دیده بشه!! شما من یا هر کس دیگه نباید انتظار داشته بشه این مملکت درست بشه . هرگز. هرگز. وبلاگ خوب و سرحالی دارین
سلام مهتاب جان، شما خودت خوبی؟
متاسفانه و شوربختانه و بدبختانه از ماست که بر ماست! مهتاب متاسفم...
لابد اینطوری را بیشتر دوست داریم. نه؟
سلام مهتاب جون ...
فکر کنم ما هم باید بگیم انشاالله ...
سلام مهتاب عزیز! من هم چیزی ندارم بگویم ...منظور آقا جای پدر در هواپیما بوده ؟
سیاورشن عزیز اتفاقا همان لحظه که گفت من هم به این نکته ای که گفتی فکر کردم!
بزرگ شی خودم شهیدت کنم پسر..... همچین ضرب المثلی داشتیم تا حالا؟!
ای بابا ....انشالله قبل از اینکه بزرگ بشه خدا حق پدرش رو از همینا میگیره
آقا منظورتون حضرت آقا صلوات الله علیهم هستند دیگه!!
بابا شاید گفته آقا واسه ما هم دعا کنید که یه شوهر خوب دیگه گیرمون بیاد چرا اینقدر منحرف فکر می کنید؟:))
سلام . امیدوارم که خوب باشید . خوشحال میشم سری به من بزنید . امید
سلام.
میدونی دماغ وقتی به یه شیشه می چسبه چه جور دیده میشه ؟
همونجوری باید دیده بشه!!
شما من یا هر کس دیگه نباید انتظار داشته بشه این مملکت درست بشه .
هرگز.
هرگز.
وبلاگ خوب و سرحالی دارین
سلام.نوشته هات قشنگن.من که مشتری شدم.خوب باشی
سلام گل من .
خوبی؟
کدوم دستش رو کشید؟
دست متبرک به بمب را؟