چرا میشود...چرا نشود...اتفاقا میدان دل اینقدر وسیع هست که بتوان جولان داد...اینقدر بزرگ هست که بشود تویش هر بازی ای دلش خواست انجام دهد... آنوقت است که تصمیم میگیری دور میدان دلت را یک حصار ببندی و تابلویی بزنی: ورود ممنوع شاید هم بازی ممنوع
سلام جواب من نه است. نه یه یار تو دلی نمی تونه آدم و بازی بده.ولی گویا شما دوست داری بتونه! و مهم اینه که آدم خودشم بدش نیاد یار تو دلیش بازیش بده. خوب بید؟
سلام مهتاب عالم تاب...
وبلاگ جذابی داری میدونی
وبلاگ هر شخصی نمودی از افکار درونیش است...
منتظر دیدارت هستم...
مهتاب جونم چرا وقتی به روز می شی ، من نمی فهمم؟ امروز اومدم دیدم اوه ه ه چند تا پست قشنگت رو از دست دادم نازنین!
چرا میشود...چرا نشود...اتفاقا میدان دل اینقدر وسیع هست که بتوان جولان داد...اینقدر بزرگ هست که بشود تویش هر بازی ای دلش خواست انجام دهد... آنوقت است که تصمیم میگیری دور میدان دلت را یک حصار ببندی و تابلویی بزنی: ورود ممنوع شاید هم بازی ممنوع
سلام
جواب من نه است. نه یه یار تو دلی نمی تونه آدم و بازی بده.ولی گویا شما دوست داری بتونه! و مهم اینه که آدم خودشم بدش نیاد یار تو دلیش بازیش بده.
خوب بید؟
اگر فیلتر شکن آک دارید برایم بمیلید....
التماس میکنم
خواهش میکنم
آهای کسی اینجاها نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
19 دی ماه 84
safourahonar@yahoo.com
این معرکه بود مهتاب جون:)
الهی بر سر منکرش بیاد که بفهمد میشود یا نمی شود
اوخ اوخ.......چه نفرینی در حق این آقای دکتر کردی مهدی جان!
سلام
خسته نباشید!
سلام آقا مهدی
بابا ما تندی عقب می نشینیم! دیگه عاقمون نکن عاشق!اصلاْ بزار راحتت کنم.
آی دلم! وای دلم!
:))))))