لهجه ات خیلی ضایع بید!! ... ایی که تو گفتی یعنی چه؟؟!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببخشید میشه بیشتر در باره آغوش و از این صوبتا توضیح بفرمایین. آخه خانوم ما آخر کلاس نشستیم صدای شما واضح به گوشمون نمیرسه!! میشه یه بار دیگه مطلب رو از اول کلمه به کلمه توضیح بفرمایین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صفورا هنرمند
نازخاتون
یکشنبه 27 آذرماه سال 1384 ساعت 11:52 ب.ظ
مهتاب جانم این چه حرفیه. من خوشحال ترم که اومدم تو رو پیدا کردم.واقعا که نباید از فوائد "قمپز" عزیز غافل شد! به به چه شعر قشنگیه این که نوشتی:)
...چقدر سخته تو چشمای کسی که عشقت رو ازت دزدیده و بجاش یه زخم همیشگی رو به دلت هدیه داده زل بزنی و بجای اینکه لبریز نفرت باشی حس کنی هنوزم دوستش داری. چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده...(ادامه دارد)
پ.ن: این یه متن طولانیه که تکیه ای از اون رو یادمه ضمنا نمیدونم از کیه
سلام وبلاگ زیبایی دارید در صورت تماییل لینک و لگوی من را در وبلاگتون قرار بدید و به منم خبر بدین تا همین کارو کنم ممنون احمد
حمید
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 ساعت 05:24 ب.ظ
سلام.شعر حاصل شادترین لحظات شادترین انسان هاست.تا به شادی نرسیدین حرف تازهای ندارینُفقط با کلمات بازی می کنید.البته باید اعتراف کنم این کار رو خیلی خوب انجام میدین.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام
چه زیبا :)
خوبی مهتاب جون ؟
مهتاب جان حرف دل منو زدی .
و من چقدر بیچاره هستم ...
که از تو به تو پناه میآورم! (تو : یک دوست بی وفا و بی انصاف)
مهتاب جان به من سر بزن خوشحال میشم.
موفق باشی.
هیچی بذهنم نمیاد.
این خیال برا من که سم شده.
منو به یاد بدبختی ها و بیچارگی های خودم انداختی!!
ای بابا...اینجوری باشه که همه بدبختیم دی:)))))))))))))))
قشنگ بود مرسی...
لهجه ات خیلی ضایع بید!!
... ایی که تو گفتی یعنی چه؟؟!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ببخشید میشه بیشتر در باره آغوش و از این صوبتا توضیح بفرمایین. آخه خانوم ما آخر کلاس نشستیم صدای شما واضح به گوشمون نمیرسه!!
میشه یه بار دیگه مطلب رو از اول کلمه به کلمه توضیح بفرمایین....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا هنرمند
مهتاب جانم این چه حرفیه. من خوشحال ترم که اومدم تو رو پیدا کردم.واقعا که نباید از فوائد "قمپز" عزیز غافل شد! به به چه شعر قشنگیه این که نوشتی:)
ای بابا دلم سوخت
کامنتت خیلی باحااااااااااااال بود.خیلی خندیدم.
مهتاب جان سلام. خوبی؟
دلم خیلی گرفته بود اما....
نوشته ات خیلیییییییییییییییییییییییییییی زیبا بود و قابل تامل.موفق باشی و شاد
رویا
زیبا بود!
...چقدر سخته تو چشمای کسی که عشقت رو ازت دزدیده و بجاش یه زخم همیشگی رو به دلت هدیه داده زل بزنی و بجای اینکه لبریز نفرت باشی حس کنی هنوزم دوستش داری.
چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده...(ادامه دارد)
پ.ن: این یه متن طولانیه که تکیه ای از اون رو یادمه ضمنا نمیدونم از کیه
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
در صورت تماییل لینک و لگوی من را در وبلاگتون قرار بدید و به منم خبر بدین تا همین کارو کنم
ممنون
احمد
سلام.شعر حاصل شادترین لحظات شادترین انسان هاست.تا به شادی نرسیدین حرف تازهای ندارینُفقط با کلمات بازی می کنید.البته باید اعتراف کنم این کار رو خیلی خوب انجام میدین.