من صفورا اهل هندوستان بوداهه و در ایران اقامت کرتاهه. اینجا خیلی خر تو خر بوداهه و هر روز سقوط و تصادف شداهه. این متاب هم از دانشگاه با اینترنت مجانی آپ کرتاهه و پول پرداخت نکرتاهه. مملکت که صاحاب نداشتاهه همین شداهه. ..... من لکنت زبان داشتاهه و ه تلفظ نکرتاهه و متاب گفتاهه. این علی کوچولو که بوداهه. دختر من خیلی قشنگ تر از این علی بوداهه. یک مثل هندی هستاهه که گفتاهه: تره به تخمش رفتاهه/ سگ توله به باباش رفتاهه... برایم ایمیل چرا دیگر نفرستاهه... من پاچه خوار متاب گشتاهه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صفورا هنرمند دهلی نو(از قطعه ویژه رسانه ها ایمیل کرتاهه!!!)
می بینم که این صفورا خودش بریداهه و خودش دوختاهه!!! من خودم در هندوستان قبلا بوداهه و از این قرتی بازیها ناراحت شداهه. صفورا که گاوپرست نبوداهه . من از اینترنت دانشکگاه استفاده کرتاهه و پولی نپرداختاهه. از خوانندگان انتظار داشتاهه که کامنتها را به زبان هندی اصیل گذاشتاهه تا این زبان مادری من را پاسداری کرتاهه.
نرگس جان: فکر کنم ما هم کودکانه تونستیم زندگی کنیم.... با ندیدن بعضی چیزها...... بابک عزیز: به ایمیلم که اینجا نوشتم تماس بگیر و گرایشت رو معلوم کن. اگه تونستی دانشگاه رو بگی بهتر میتونم در مورد اساتیدش هم کمکت کنم. اگه دوست نداشتی هم مشکل نیست. به هر حال منتظر ایمیلت هستم. صفورا جان: ممنون میشم اگه فقط با اسم خودت برام کامنت بگذاری. ضمنا فقط مونده بود تو هم هندی بشی دیگه! نمیدونم چه سری هست که ما باید به هند وصل بشیم از هر طرف که میریم!!!
ترس برادر مرگه! کامنت رو پاک نکن... تحمل انتقاد یعنی تمرین دمکراسی اشاره : در ارتباط با پست قبلی سرکارخانم، یه عرض کوچولو دارم: خیلیها( پُر واضحه که کوتولههای سیاسی منظورمه) ابلهانه (البته خودشون میگن روشنفکرانه)، توی خونه لم میدن و فیلسوفانه (و با شجاعتی کم نظیر)، جامعه رو آنالیز میکنن... بگذریم! ... و همون عرض کوچولو: آخر مطلب وزین خود مرقوم فرموده بودید : « هر چند حالمان دیگر از این واژههای شهید و شهید گونه و مرگ شرافتمندانه به هم میخورد ...» به این کار ندارم که شخص یک نفره شما ، خودش رو « ما» میدونه ؛ اما « من» معتقدم که امثالهم (هر از چند گاهی) بدتون نمیاد تا یک اشک تمساحی بریزید! حالم از این آدمهای تکراری بههم میخوره... اه
حوصله تونو ندارم. همین! فقط برای این که بدونید چیزی وجود نداره که بترسم کامنتو میگذارم باشه. راستی مگر تکراری تر از حرفهای شما هم میشود پیدا کرد؟! هر گندی را هم نمیشود با کلماتی چون شهید و شهادت و رشادت پاک کرد! اشکهای من هم هر چه باشد برای گول زدن کسی نیست چون در خلوت خودم بود... بروید جای دیگر تمرین دمکراسی کنید. حوصلهتان را ندارم!
بابا قصد من کمک به خلق خدا بوداهه. ما در هند از این رسومات داشتاهه که به جای وبلاگ نویسای خوشگل و مهربون کامنت گذاشتاهه. یک آهنگ هندی تقدیماتان کرداهه: ها.. ها.... ها ..ها.. آه ... اه ... اه.... ـــــــــــــــــــــــــــــ صفورا
کیلی کیلی کوشحال شداهه که می بینم شما هم با زبان ایندی آشنا بوداهه . فقط لطفا در بولاگ خودتان هم از پست های ایندی از خودتان در کرداهه. ببخشیداهه ... آخه من در برره هندوستان زندگی کرداهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صفورا پاچه کار شوما بوداهه تا گیامت ...
امتحان معدنی دارم فردا...نه بخدا بی اهمیت نبود...به گمانم من بقیه رو بلد بودم و ننوشتم دی:))))))) خب اینهم شیوه منه مختصر مینویسم فقط دعا کنید مختصریاد نگیرم...برام دعا کنید
من از دوستی همچون شوما لذت برداهه متاب جان!! این استاد کانم دکتر آنیتا لشکریان (درس زبان عمومی دانیشگاه ...) یک زن ایندی بوداهه در ده سال پیش به ما چیزهای زیادی از خودش به زبان ایندی در نکرداهه و ما هم زبان انگلیسی ضعیف بوداهه ولی زبان هندی ما قوی هستاهه. همانطور که" شیمی پلیمر "من قوی بوداهه ولی مقاومت مصالح و دینامیک من ضعیف شداهه که اینها را یک آقا به ما درس میداهه... اگر در ایندوستان کار وباری داشتاهه من را خبر کرتاهه و ضمنا به دمبال یک اسم ایندی گشتاهه اگر شوما به نظرتان اسم جالبی رسیداهه من را خبر کرتاهه که البته دوست گزارشگر من در ایسنا اسم "صفولا" را پیشنهاد کرداهه که به نظرم خوب نیاهه... نکنه تو هم فرزندت مثل پسر هفت ساله من کلاس اول ابتدایی بوداهه که کیلی کیلی با نمک شداهه... راستی شوما چه نوع رقص توانسته از خودت در کرداهه؟؟!!... من یک دوختر 5 ساله هم داشتاهه . خوراک پیسر من بازیهای جدید رایانه ای بوداهه که من و شوهر زیبایم را کلافه کرتاهه. شوهر من گیافه اش عین گاوپرستا شوداهه و ببین که داره میخنداهه. ببند او نیشتو چلمنگ شوم پت!!... از این اتاق رایانه برو بیرون. برو اتاق خواب بخواب حال نداشته بیدی!! این هم یه جوک ایندی : ترکه پشتش میخواریده، هرکار میکرده دستش نمیرسیده.... میره رو صندلی!!! اما لحن نوشتاری شوما در این وبلاگ مرا به یاد ملکه صدای گزارشگری ایران(الهام گوران) انداختاهه... او هم مثل شوما گلب (heart) پاک و مهربانی داشتاهه و چند بوسه هم به من بدهکار بوداهه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاچه خوار متاب کوشگل و مهربون وبلاگستان صفورا هنرمند
سلام وبلاگ قشنگی دارید بهتون تبریک میگم من همه مطالب این صفحه وبلاگتون را خواندم وآنطور که متوجه شدم شما استاد دانشگاه هستید و باعث افتخار من است که با یک استاد دانشگاه هم کلام شده ام بگذریم اکنون یک سئوال داشتم من دانشجوی سالها قبل دانشگاه آزاد در رشته مدیریت بازرگانی بودم ونیمه تمام درسم را رها کردم میخواستم بدونم آیا راهی داره که من دوباره بتوانم ادامه تحصیل بدهم ممنون ضمنا یادنتون نره که به من هم سر بزنید باتشکر ضمنا باعث افتخار منه که لینکم توی لینک دوستان شما قرار بگیرد
این صفورا خانم داره دنبال اسم هندی میگرده. اگه کسی میتونه کمکش کنه. من این اسمو پیشنهاد میکنم بهت صفورا جان: (( کاویتا )) خودت که معنیشو میدونی حتما. هان؟ به هندی یعنی شعر. شما هم که اهل شعرید.... اگه این آقای جیمز باند بیاد و ببینه که هندیا اینجام ما رو ول نکردند یا خودشو میکشه یا منو!!!!
اوهوم... بد اسمی نبید!! من پاچه خوار بوداهه. من کاویتا شداهه!! فردا یک آش پختاهه و به مردم میداهه ... اسمم عوض شداهه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برف٬ الودگی هوا٬ سرما٬ یخبندان بزرگترین خدمات رو به علی کوچولو ها کردند انگار...کاش میشد اینقدر کودکانه دلمون رو خوش کنیم به چند تا تعطیلی....
خانم دکتر ببخشید میشه در مورد روش انتخاب موضوع پایان نامه فوق شیمی یه کم منو راهنمایی کنید ممنون میشم
سلام عرض کرتاهه...
من صفورا اهل هندوستان بوداهه و در ایران اقامت کرتاهه.
اینجا خیلی خر تو خر بوداهه و هر روز سقوط و تصادف شداهه.
این متاب هم از دانشگاه با اینترنت مجانی آپ کرتاهه و پول پرداخت نکرتاهه. مملکت که صاحاب نداشتاهه همین شداهه.
.....
من لکنت زبان داشتاهه و ه تلفظ نکرتاهه و متاب گفتاهه.
این علی کوچولو که بوداهه. دختر من خیلی قشنگ تر از این علی بوداهه.
یک مثل هندی هستاهه که گفتاهه: تره به تخمش رفتاهه/ سگ توله به باباش رفتاهه...
برایم ایمیل چرا دیگر نفرستاهه... من پاچه خوار متاب گشتاهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا هنرمند
دهلی نو(از قطعه ویژه رسانه ها ایمیل کرتاهه!!!)
نه نمیشه!
ـــــــــــــــــــــ
ص . ه
می بینم که این صفورا خودش بریداهه و خودش دوختاهه!!!
من خودم در هندوستان قبلا بوداهه و از این قرتی بازیها ناراحت شداهه.
صفورا که گاوپرست نبوداهه . من از اینترنت دانشکگاه استفاده کرتاهه و پولی نپرداختاهه.
از خوانندگان انتظار داشتاهه که کامنتها را به زبان هندی اصیل گذاشتاهه تا این زبان مادری من را پاسداری کرتاهه.
مهتاب
هندوستان
حیدرآباد
نرگس جان: فکر کنم ما هم کودکانه تونستیم زندگی کنیم.... با ندیدن بعضی چیزها......
بابک عزیز: به ایمیلم که اینجا نوشتم تماس بگیر و گرایشت رو معلوم کن. اگه تونستی دانشگاه رو بگی بهتر میتونم در مورد اساتیدش هم کمکت کنم. اگه دوست نداشتی هم مشکل نیست. به هر حال منتظر ایمیلت هستم.
صفورا جان: ممنون میشم اگه فقط با اسم خودت برام کامنت بگذاری. ضمنا فقط مونده بود تو هم هندی بشی دیگه! نمیدونم چه سری هست که ما باید به هند وصل بشیم از هر طرف که میریم!!!
خوبه دیگه
من نبوهمم.این که گفتی...... یعنی چه؟؟
بی وفا شدی دیگه
یه فحشی بابا مردم از بس سر نزدی
ترس برادر مرگه! کامنت رو پاک نکن... تحمل انتقاد یعنی تمرین دمکراسی
اشاره : در ارتباط با پست قبلی سرکارخانم، یه عرض کوچولو دارم:
خیلیها( پُر واضحه که کوتولههای سیاسی منظورمه) ابلهانه (البته خودشون میگن روشنفکرانه)، توی خونه لم میدن و فیلسوفانه (و با شجاعتی کم نظیر)، جامعه رو آنالیز میکنن...
بگذریم!
... و همون عرض کوچولو:
آخر مطلب وزین خود مرقوم فرموده بودید : « هر چند حالمان دیگر از این واژههای شهید و شهید گونه و مرگ شرافتمندانه به هم میخورد ...»
به این کار ندارم که شخص یک نفره شما ، خودش رو « ما» میدونه ؛ اما « من» معتقدم که امثالهم (هر از چند گاهی) بدتون نمیاد تا یک اشک تمساحی بریزید!
حالم از این آدمهای تکراری بههم میخوره... اه
حوصله تونو ندارم. همین!
فقط برای این که بدونید چیزی وجود نداره که بترسم کامنتو میگذارم باشه. راستی مگر تکراری تر از حرفهای شما هم میشود پیدا کرد؟! هر گندی را هم نمیشود با کلماتی چون شهید و شهادت و رشادت پاک کرد! اشکهای من هم هر چه باشد برای گول زدن کسی نیست چون در خلوت خودم بود... بروید جای دیگر تمرین دمکراسی کنید. حوصلهتان را ندارم!
سلام عرض کرتاهه!!!
بابا قصد من کمک به خلق خدا بوداهه.
ما در هند از این رسومات داشتاهه که به جای وبلاگ نویسای خوشگل و مهربون کامنت گذاشتاهه.
یک آهنگ هندی تقدیماتان کرداهه:
ها.. ها.... ها ..ها.. آه ... اه ... اه....
ـــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا
صفورا جان: نامسته!
مرا آپکا باهوت پیارهه!!!
نگرفتم چی گفته.
خدا این علی گل رو برات حفظ کنه .
خوبی مهتاب جان ؟
می بوسمت . راوی
متاب گان !!!
کیلی کیلی کوشحال شداهه که می بینم شما هم با زبان ایندی آشنا بوداهه .
فقط لطفا در بولاگ خودتان هم از پست های ایندی از خودتان در کرداهه.
ببخشیداهه ... آخه من در برره هندوستان زندگی کرداهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا پاچه کار شوما بوداهه تا گیامت
...
رضا حسین مردی ـ شبکه خبر ـ تهران
آلا که حال و حوصله حرف نداشتاهه پس این آی دی را دنبال کرداهه تا معماری قرن وجرثقیل را تماشا کرتاهه و در وبلاکتان هم لینک از خودتان در کرتاهه:
http://www.hamshahri.net/vijenam/Mahal/1384/Mahele1/840714/shahrak.htm#top
ــــــــــ
متاب کانوم
مرا بخشیداهه که جسارت کرداهه
صفورا
حیف که ما آلودگی نداریم...حیف که اگه هم داشتیم مدرسه( ببخشید دانشگاه) ما دیگه تعطیل نمیشد!!!
امتحان معدنی دارم فردا...نه بخدا بی اهمیت نبود...به گمانم من بقیه رو بلد بودم و ننوشتم دی:))))))) خب اینهم شیوه منه مختصر مینویسم فقط دعا کنید مختصریاد نگیرم...برام دعا کنید
من از دوستی همچون شوما لذت برداهه متاب جان!!
این استاد کانم دکتر آنیتا لشکریان (درس زبان عمومی دانیشگاه ...) یک زن ایندی بوداهه در ده سال پیش به ما چیزهای زیادی از خودش به زبان ایندی در نکرداهه و ما هم زبان انگلیسی ضعیف بوداهه ولی زبان هندی ما قوی هستاهه.
همانطور که" شیمی پلیمر "من قوی بوداهه ولی مقاومت مصالح و دینامیک من ضعیف شداهه که اینها را یک آقا به ما درس میداهه...
اگر در ایندوستان کار وباری داشتاهه من را خبر کرتاهه و ضمنا به دمبال یک اسم ایندی گشتاهه اگر شوما به نظرتان اسم جالبی رسیداهه من را خبر کرتاهه که البته دوست گزارشگر من در ایسنا اسم "صفولا" را پیشنهاد کرداهه که به نظرم خوب نیاهه...
نکنه تو هم فرزندت مثل پسر هفت ساله من کلاس اول ابتدایی بوداهه که کیلی کیلی با نمک شداهه... راستی شوما چه نوع رقص توانسته از خودت در کرداهه؟؟!!... من یک دوختر 5 ساله هم داشتاهه . خوراک پیسر من بازیهای جدید رایانه ای بوداهه که من و شوهر زیبایم را کلافه کرتاهه. شوهر من گیافه اش عین گاوپرستا شوداهه و ببین که داره میخنداهه. ببند او نیشتو چلمنگ شوم پت!!... از این اتاق رایانه برو بیرون. برو اتاق خواب بخواب حال نداشته بیدی!!
این هم یه جوک ایندی : ترکه پشتش میخواریده، هرکار میکرده دستش نمیرسیده.... میره رو صندلی!!!
اما لحن نوشتاری شوما در این وبلاگ مرا به یاد ملکه صدای گزارشگری ایران(الهام گوران) انداختاهه... او هم مثل شوما گلب (heart) پاک و مهربانی داشتاهه و چند بوسه هم به من بدهکار بوداهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاچه خوار متاب کوشگل و مهربون وبلاگستان
صفورا هنرمند
سلام
وبلاگ قشنگی دارید بهتون تبریک میگم
من همه مطالب این صفحه وبلاگتون را خواندم وآنطور که متوجه شدم شما استاد دانشگاه هستید و باعث افتخار من است که با یک استاد دانشگاه هم کلام شده ام
بگذریم اکنون یک سئوال داشتم من دانشجوی سالها قبل دانشگاه آزاد در رشته مدیریت بازرگانی بودم ونیمه تمام درسم را رها کردم میخواستم بدونم آیا راهی داره که من دوباره بتوانم ادامه تحصیل بدهم
ممنون
ضمنا یادنتون نره که به من هم سر بزنید
باتشکر
ضمنا باعث افتخار منه که لینکم توی لینک دوستان شما قرار بگیرد
این صفورا خانم داره دنبال اسم هندی میگرده. اگه کسی میتونه کمکش کنه. من این اسمو پیشنهاد میکنم بهت صفورا جان: (( کاویتا )) خودت که معنیشو میدونی حتما. هان؟ به هندی یعنی شعر. شما هم که اهل شعرید....
اگه این آقای جیمز باند بیاد و ببینه که هندیا اینجام ما رو ول نکردند یا خودشو میکشه یا منو!!!!
اوهوم...
بد اسمی نبید!!
من پاچه خوار بوداهه. من کاویتا شداهه!!
فردا یک آش پختاهه و به مردم میداهه ... اسمم عوض شداهه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاویتا
به من کمی فرصت داهه تا ایمیل کاویتا درست کرتاهه...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاویتا
بازم علی کوچولو!!...
از لشکریان متنفرم
منم همینطور،استاد بی تربیت تر و عوضی تر از لشکریان ندیدم