ماشینو جلوی در گذاشتم و اومدم توی خونه. همون وقت که برات پیغام دادم که : یه روز یکی دلش تنگ میشه، sms میده که پس کجایی تو پدرسوخته؟! اونوقت نه، یه کمی بعدش! همون وقت که داشتم زیر لب زمزمه میکردم که " عطر محبوبهی شب پشت هر دیوار سنگی راه داره ......" رفتم ماشینو بیارم تو، دیدم چراغ راهنمای سمت شوفر و چراغ عقب ماشینو باز کردند و بردند. همون وقت اومدم تاریخ بیمه بدنه ماشینو نگاه کردم ، دیدم مهلتش تا همین دیروز بوده!
salam mahtab joon
hamoon vaght ke oomadamo weblogeto khoondam... :D didam jaleb minevisi :)
سلام
واقعا سایتت عالیه.اصلا حرف نداره و خلاصه می تونم بگم ایول به سایت من هم یه سری بزن و نظر بده.امیدوارم که موفق باشی.
بخشکی شانس.
مهتاب جون من کسیو میشناسم که بر اثر یه حادثه فوت شد و مهلت دفتر بیمه اش دقیقا با روز مرگش یکی بود!
یعنی میشناختم!