با قهرمانان

فکر نمی کردم به این زودی بیام بنویسم.  اما کلاس امروز چنان متفاوت بود که نتونستم طاقت بیارم.  برنامه ی کلاسیم تغییر کرده بود و من تا امروز سر این کلاس نرفته بودم. فقط  می دونستم کلاس بچه های تربیت بدنیه، البته بخش آقایون!

از آموزش شماره کلاس رو پرسیدم. دیدم کلاس روبروی دفتره. تا 5 دقیقه بعد از شروع کلاس که ندیدم کسی بره تو. اومدم بیرون دیدم یکی از آقایون دم در ایستاده. پرسیدم کلاستون اینجاست. گفت: آره بابا......اصلا نمی دونیم استاد کیه؟ بچه ها کجان؟...... گفتم: استاد که منم، بچه ها رو نمی دونم! خیلی خجالت کشید و کلی معذرت خواهی کرد.  گفتم: هر وقت بچه ها اومدند منو از توی دفتر صدا کن. چند دقیقه بعد باز اومدم بیرون. یکی دیگه از پسرها ( که بعد فهمیدم پسر آقای برزگر همون کشتی گیر معروفه ) اومد جلو و سلام کرد و با اشاره به همون پسر قبلی گفت: شما ببخشید استاد. فرهنگ استادشناسیشون ضعیفه!

وقتی رفتم سر کلاس، بچه ها یکی یکی می اومدند. همینطور که حرف می زدم  از خودم پرسیدم چقدر قیافه های اینا آشناست؟  یکی دیگه از بچه ها در زد و اومد تو. این یکیو دیگه شناختم. اون آقایی که توی برنامه ی دایره طلایی کارشناسی می کنه. سلام که کرد، دستمو به نشونه ی تعظیم روی سینه م گذاشتم و سلام کردم. تازه فهمیدم این کلاس سهمیه ی قهزماناست! همه ی دانشجوهایی که اونجا بودند صاحب نام و دارای مدالهای جهانی بودند. همراه با حضور، غیاب کردن رشته ی ورزشی و مدالهاشونو هم می پرسیدم.  بهبود عباسی –  کاراته. حسن شاه علی زاده –  ژیمناستیک. مهران قنبردوست- جوانان کاراته. میلاد برزگر- کشتی. حبیب رازمندان –  کشتی آزاد. علی اصغر علی زاده - کشتی فرنگی. سید جلال محمدی آشتیانی-  بوکس.  فرهنگ ساعی- بدمینتون. مهدی سادات الحسینی- فوتبال. محمدرضا توکلی – تنیس. سید سعید خضری- دو و میدانی جانبازان و معلولین. امیر رضا لطف پور- واتر پلو. سید رسول موسوی- فوتبال. علی میرزا آقا بیک – بسکتبال. سید فخرالدین میر افضل- جودو. مهدی بهکار- کشتی و ........

تا حالا کلاسی به این متفاوتی نداشتم. خیلی برام جالب بود. باهاشون قرار گذاشتم، یه بار مدالهاشونو بیارند یه عکس دسته جمعی بندازیم. این اولین باری بود که پیشنهاد عکس انداختن با دانشجوها رو من دادم!

 بچه های پر شور و  شیطونی هستند.  بین حرفام طبق عادت می گفتم: بچه ها........ بعد یه نگاهی کردم دیدم بعضیاشون ده بیست سالی از من بزرگترند. ازشون معذرت خواهی کردم و گفتم هر چند بعضی از شما سروران بزرگتر از من هستید، اما من هم اونقدرها که فکر می کنید کم سن و سال نیستم!  زیر زیرکی می پرسیدند: مگه چند سالتونه؟ چند تاشون هم به شوخی  انگشتاشونو می زدند به صندلیاشون و می گفتند: خیلی خوب موندین! یکیشون پرسید: ورزشکارید استاد؟ گفتم: نه. ولی ورزشکاران را دوست دارم!

بعد از کلاس خیلیاشون اومدند پیشم و خودشونو بیشتر معرفی کردند. بین اون قد و هیکلها گم شده بودم!  یکی کارت باشگاه شو داد. یکی که مسئول تدارکات المپیک بود کارت هتل المپیک رو داد. اون آخری هم سر مربی تیم جوانان ایران بود که  یه سی دی داد بهم و گفت: استاد، این سی دی آموزشی کارای خودمه. پرسیدم رشته ات چیه؟ گفت: کاراته. ازش تشکر کردم. موقع خداحافظی گفت: یه وقت بد خواه، مد خواه داشتین خبرمون کنین!

نظرات 10 + ارسال نظر
روزنه سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:22 ب.ظ

میرزا آقا بیک که خیلی آقاست....ولی چه کلاس جالبی...ببین روحیه ورزشیار وت اثر میذاره ...ببین ورزش چه میکنه.

حامین سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:41 ب.ظ http://Haminpersia.persianblog.com

سلام استاد! بابا جوت زودتر خبرم میکردی من رو!! رفتم کلی پول بی زبون رو ریختم تو حلق یه بلژیکی از خدا بی خبر که برنامه خفن بهم بده !!! خوب تو برام برنامه جور میکردی دیگه!! راستی استاد کیه؟؟!!

نثرما سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:46 ب.ظ http://nasrema.blogspot.com

سلام
وقتی یکی از همنشینان بلاگستان می نویسد که بعد از این کمتر می نویسم به یاد بازی های مخلصانه کودکی می افتم که در شور بازی مادر یا پدری فرزندش را صدا می کرد.
انگار بازی کمی از رنگ و تاب و آب می افتاد.
راستی
اگر امضا خواستیم بدی ها!:)

نرگس سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:07 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

اونوقت ببخشید یه سوال...شما اونجا چی درس میدادید؟؟؟؟؟ واسه ام جالبه بدونم...البته اصراری هم نیست دی:))

گلین بانو چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:55 ق.ظ http://galinbanoo.blogsky.com

: مهتاب عزیزم درود : وایی چه کلاسی بشه ... حتما ماجراهاش شنیدنیه. در ضمن امیدوارم همیشه با خبرهای خوب شارژه شارژ باشی.
رخصت پهلوون !! :)) !!

مهدی چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:09 ب.ظ http://ImPersian.com

تدریس کار سختیه
ولی خداییش هیچ کاری هم لذت بخش تر از تدریس نیست... هر دورش یه جوره با رنگ و بوی خودش

ارش پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:39 ق.ظ http://kiarashfathalian.blogfa.com

‏برنامه نود با حضور کروبی‌ !!!

ارش دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:21 ق.ظ http://kiarashfathalian.blogfa.com

‏سلام میخواهم طبق معمول طنز بنویسم اما ...

مهدی چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:20 ب.ظ http://ImPersian.com

من که دلم خیلی گرفت وقتی سخت ترین معادلت رو خوندم و خیلی بیشتر دلم گرفت وقتی دیدم کامنتش هم بسته است

مهدی شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:41 ب.ظ

یادش بخیر .دیگه اون روزا بر نمیگرده .چقدر خوش بودیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد