برشی از حرفهای مشاور یک دبیرستان

توی چهار ماهی که از سال تحصیلی گذشته، چهار مورد داشتیم که فرستادیم پزشکی قانونی.  این یکی قضیه‌اش با سه تای قبلی فرق می‌کند. یک روز پیشم آمد و گفت که مشکلی برایش پیش آمده. " چند ماه پیش، پدرش نیمه‌های شب می‌رود سراغش و  می‌خواهد که با او رابطه داشته باشد. بعد هم می‌گوید که نباید نگران چیزی باشد. چون همه، این روابط را با پدرشان دارند. حتی خواهر بزرگت که الان دو ساله دارد شوهرداری می‌کند و چقدر هم خوشبخت هست. فقط کسی نمی‌آید تعریف کند! "

و حالا بعد از چند ماه که مشکل برایش پیش آمده، آمده است مشاوره ....

 

نظرات 19 + ارسال نظر
نیما نیلیان چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:51 ب.ظ http://nilian1807.blogspot.com/

سلام دوست عزیز،
خوب شد که لینک دادید به آن سند، بد نیست مردم دوباره فکر کنند.
در مورد نوشته ی شما، چه چیزهای وحشتناکی در ایران می گذرد و کسی هم خبردار نمی شود.
مرسی
نیما

مهتاب چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:37 ب.ظ http://paradise.blogsky.com

سلام...آره من و شما هم اسم هستیم و صاحب وبلاگیهای همنام! از آشنائیتون خوش‌وقتم...اون شعر هدیه‌تون هم محشر بود...کلی باهاش حال کردم...دلتون همیشه شاد

عمو اروند چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:25 ب.ظ http://weblog.zendehrood.com/arvand

افسوس! این بیماران جنسی در همه‌جای دنیا هستند، حتا در جامعه‌ی بازی چون سوئد. این‌جا امکانات بسیاری برای کمک به نوع انسانی که مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد، و هرگز کار او به زندان و ... نمی‌انجامد. در ایران نیز این موارد حادثه‌ی تازه‌ئی نیست. من سالها پیش در دهی با مسئله‌ی مشابهی مواجه شدم که برادری به خواهرش تجاوز کرده بود. متاسفانه در ایران و دیگر کشورهای بسته، این متجاوز نیست که سرزنش می‌شود که برعکس است‌.

نثرما پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ق.ظ http://nasrema.blogspot.com

شنیدید موتور ماشین بعضی اوقات جام می کنه؟ می دانید چرا؟ به همان دلیلی که همه می دانند ولی گاهی خود اسیرش می شوند و پیشگیری نمی کنند.جامعه ی ما در بعضی لحظات درست دچار همین معضل می شود. جام می کند.

عسل پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:14 ق.ظ http://ghessehaye1001shab.blogfa.com

همه جای دنیا هست و اینطور پدرها رو باید نابود کنن حیف اسم پدر باید بهشون بگن حیوون که زندگی بچه های خودشونو تا آخر عمرشون خراب میکنن و به باد میدن برای اینکه اون بیچاره ها هیچ وقت نمیتونن یه زندگی عادی پیدا کنن

vahidoo پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:24 ب.ظ http://www.vahidoo.com

. . .

پویا پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:08 ب.ظ http://pesareshikamo.blogsky.com

سلام خوبی ؟
ای مشاور هیچی نوهمه
به منم سر بزن اپدیت کردم تا بعد
خدانگهدار

شکوفه پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:50 ب.ظ http://shekoofe.com/

هرچی سعی می کنم این جور اتفاقات رو هضم کنم نمی تونم اخه چقدر اون پدر میتونه کثیف و مریض باشه که بخواد به دختر خودش تجاوز کنه تازه برش دلیل هم بیاره و بخواد موضوع رو توجیح کنه به همچین کسی باید گفت یک حیوون وحشی نه پدر

مهدی جمعه 30 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:53 ق.ظ

اینجاست که قدیمیا میگن یارو رو تو ده راه نمیدادن داشت واسه کدخدا برنامه مینوشت ... البته خب بدم نیست واسه آبروداریم که شده ما نسخه بپیچیم که ملت دنیا چیکار کنن خوشبخت شن ... عین خود ما

ارش جمعه 30 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:50 ب.ظ http://www.khordad76.persianblog.com

خاطره ها که هجوم می آورند ....

[ بدون نام ] جمعه 30 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:04 ب.ظ http://gharibaneh.blogsky.com

daram say mikonam bargardam be archivam vali nemidonam chejori khobe to mano didi vali man khodamo nemitonam bebinam

تاگور جمعه 30 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:37 ب.ظ http://tagoor.persianblog.com

پیر ما گفت : فقط انسان باش ...ابر پر باران باش

وای بحال روزیکه بی امنیتی توی خونه باشه و پدر مسبب این نا امنی!!!

نرگس شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:37 ق.ظ

چه خیانتی...وحشتناکه..ادم می مونه چی بگه... یعنی حرفی نمی مونه فقط بازهم باید تاسف خورد دیگه

زمزمه های ذهن من یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.zemzemeh-ha.blogspot.com

مشکلات اجتماعی دارن خودشون رو نشون میدن. دلم می خواد بدونم مشاور در اینجور موارد چه کارهایی میتونه انجام بده و آیا موردی بوده که بتونه کمک باشه؟

مهتاب یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام دوست عزیز: به نکته ی خوبی اشاره کردید. واقعیتش اینه که کار مشاورین فقط در حد آگاهی دادن تونسته مفید باشه. و گرنه به دلیل نبودن قانونی که در این موارد بتونه کمک این افراد بیاد و از همه مهمتر سطح فرهنگ خانواده ها که ترجیح می دهند در این موارد قضایا مسکوت بماند! کمک چندان چشمگیری نمی شود کرد. اتفاقا همین مشاور بعد از طرح این قضایا گفت: به این نتیجه رسیده ام که خیلی مسائل رو باز نکنم. چون مدیر هم خوشش نمیاد که در سطح منطقه با چنین نامی مطرح بشه....

عاشق یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.l0ve-st0ry.blogsky.com/

سلام.....
خوبی......واقعا این اتفاق افتاده؟
به من هم سری بزنی خوشحال می شم...

آونگ خاطره های ما یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام
مهتاب جان ؟!
من سرم شلوغ بوده تو چرا چند روزه همین مطلب ؟
خونده بودم اینو اما از اون نوشته ها بود که آدم حرفش نمیاد !

زود باش دختر! نکن حکایت کرسی شب یلدات که تا چند روز همینجوری ولش کرده بودی :))

خوبی خودت؟
می بوسمت

مهتاب یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 09:53 ب.ظ

راوی جانم سلام.....کامپیوترم ویروسی شده.این ویندوز عوض کردن هم برام عذاب الیمه...یه کم هم گرفتار تصحیح ورقه هام......میام زودی...

ویروس دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ق.ظ http://DataBus.persianblog.com

اگر آنچه درباره ی خوبی و بدی می گویند حقیقت داشته باشد ، پس زندگی من چیزی جز خطایی دنباله دار نبوده است . == ج.ب.ج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد