بازم علی

علی کوچولو در حالی‌که انگشتاشو دونه دونه باز می‌کرد، زیر لب با خودش می‌گفت: سه شنبه ..... چهارشنبه...... پنجشنبه....... جمعه....

بعد هم مقتدرانه دستاشو با ذوق بالای سرش برد و داد زد: چاهار روز ........ دسسِش درد نکنه آلوده!

نظرات 26 + ارسال نظر
نرگس پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:05 ب.ظ

برف٬ الودگی هوا٬ سرما٬ یخبندان بزرگترین خدمات رو به علی کوچولو ها کردند انگار...کاش میشد اینقدر کودکانه دلمون رو خوش کنیم به چند تا تعطیلی....

بابک پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:25 ب.ظ

خانم دکتر ببخشید میشه در مورد روش انتخاب موضوع پایان نامه فوق شیمی یه کم منو راهنمایی کنید ممنون میشم

صفوراهنرمند جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:31 ق.ظ

سلام عرض کرتاهه...

من صفورا اهل هندوستان بوداهه و در ایران اقامت کرتاهه.
اینجا خیلی خر تو خر بوداهه و هر روز سقوط و تصادف شداهه.
این متاب هم از دانشگاه با اینترنت مجانی آپ کرتاهه و پول پرداخت نکرتاهه. مملکت که صاحاب نداشتاهه همین شداهه.
.....
من لکنت زبان داشتاهه و ه تلفظ نکرتاهه و متاب گفتاهه.
این علی کوچولو که بوداهه. دختر من خیلی قشنگ تر از این علی بوداهه.
یک مثل هندی هستاهه که گفتاهه: تره به تخمش رفتاهه/ سگ توله به باباش رفتاهه...
برایم ایمیل چرا دیگر نفرستاهه... من پاچه خوار متاب گشتاهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا هنرمند
دهلی نو(از قطعه ویژه رسانه ها ایمیل کرتاهه!!!)

مهتاب جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ق.ظ http://moonlightlady.blogsky.com/

نه نمیشه!
ـــــــــــــــــــــ
ص . ه

مهتاب جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:30 ق.ظ

می بینم که این صفورا خودش بریداهه و خودش دوختاهه!!!
من خودم در هندوستان قبلا بوداهه و از این قرتی بازیها ناراحت شداهه.
صفورا که گاوپرست نبوداهه . من از اینترنت دانشکگاه استفاده کرتاهه و پولی نپرداختاهه.
از خوانندگان انتظار داشتاهه که کامنتها را به زبان هندی اصیل گذاشتاهه تا این زبان مادری من را پاسداری کرتاهه.

مهتاب
هندوستان
حیدرآباد

مهتاب جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:21 ب.ظ

نرگس جان: فکر کنم ما هم کودکانه تونستیم زندگی کنیم.... با ندیدن بعضی چیزها......
بابک عزیز: به ایمیلم که اینجا نوشتم تماس بگیر و گرایشت رو معلوم کن. اگه تونستی دانشگاه رو بگی بهتر میتونم در مورد اساتیدش هم کمکت کنم. اگه دوست نداشتی هم مشکل نیست. به هر حال منتظر ایمیلت هستم.
صفورا جان: ممنون میشم اگه فقط با اسم خودت برام کامنت بگذاری. ضمنا فقط مونده بود تو هم هندی بشی دیگه! نمیدونم چه سری هست که ما باید به هند وصل بشیم از هر طرف که میریم!!!

پرتقال جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:25 ب.ظ http://porteghal.blogfa.com

خوبه دیگه

نثرما جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ب.ظ http://nasrema.blogspot.com

من نبوهمم.این که گفتی...... یعنی چه؟؟

ارش جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://khordad76.persianblog.com

بی وفا شدی دیگه
یه فحشی بابا مردم از بس سر نزدی

ح.ش جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:51 ب.ظ http://www.gosheh.mihanblog.com

ترس برادر مرگه! کامنت رو پاک نکن... تحمل انتقاد یعنی تمرین دمکراسی
اشاره : در ارتباط با پست قبلی سرکارخانم، یه عرض کوچولو دارم:
خیلی‌ها( پُر واضحه که کوتوله‌های سیاسی‌ منظورمه) ابلهانه (البته خودشون می‌گن روشنفکرانه)، توی خونه‌ لم می‌دن و فیلسوفانه (و با شجاعتی کم نظیر)، جامعه‌ رو آنالیز می‌کنن...
بگذریم!
... و همون عرض کوچولو:
آخر مطلب وزین خود مرقوم فرموده بودید : « هر چند حالمان دیگر از این واژه‌های شهید و شهید گونه و مرگ شرافتمندانه به هم می‌خورد ...»
به این کار ندارم که شخص یک نفره شما ، خودش رو « ما» می‌دونه ؛ اما « من» معتقدم که امثالهم (هر از چند گاهی) بدتون نمیاد تا یک اشک تمساحی بریزید!
حالم از این آدم‌های تکراری به‌هم می‌خوره... اه

حوصله تونو ندارم. همین!
فقط برای این که بدونید چیزی وجود نداره که بترسم کامنتو میگذارم باشه. راستی مگر تکراری تر از حرفهای شما هم می‌شود پیدا کرد؟! هر گندی را هم نمی‌شود با کلماتی چون شهید و شهادت و رشادت پاک کرد! اشکهای من هم هر چه باشد برای گول زدن کسی نیست چون در خلوت خودم بود... بروید جای دیگر تمرین دمکراسی کنید. حوصله‌تان را ندارم!

صفورا هنرمند شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:15 ق.ظ

سلام عرض کرتاهه!!!

بابا قصد من کمک به خلق خدا بوداهه.
ما در هند از این رسومات داشتاهه که به جای وبلاگ نویسای خوشگل و مهربون کامنت گذاشتاهه.
یک آهنگ هندی تقدیماتان کرداهه:
ها.. ها.... ها ..ها.. آه ... اه ... اه....
ـــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا

مهتاب شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:22 ب.ظ

صفورا جان: نامسته!
مرا آپکا باهوت پیارهه!!!

روزنه شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ب.ظ

نگرفتم چی گفته.

آونگ خاطره های ما شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:08 ب.ظ http://www.aavang.blogfa.com

خدا این علی گل رو برات حفظ کنه .
خوبی مهتاب جان ؟
می بوسمت . راوی

صفورا هنرمند شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:47 ب.ظ

متاب گان !!!

کیلی کیلی کوشحال شداهه که می بینم شما هم با زبان ایندی آشنا بوداهه .
فقط لطفا در بولاگ خودتان هم از پست های ایندی از خودتان در کرداهه.
ببخشیداهه ... آخه من در برره هندوستان زندگی کرداهه.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صفورا پاچه کار شوما بوداهه تا گیامت
...

رضا حسین مردی ـ شبکه خبر ـ تهران

صفورا هنرمند یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:47 ق.ظ

آلا که حال و حوصله حرف نداشتاهه پس این آی دی را دنبال کرداهه تا معماری قرن وجرثقیل را تماشا کرتاهه و در وبلاکتان هم لینک از خودتان در کرتاهه:

http://www.hamshahri.net/vijenam/Mahal/1384/Mahele1/840714/shahrak.htm#top

ــــــــــ
متاب کانوم
مرا بخشیداهه که جسارت کرداهه
صفورا

خاطره یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:43 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

حیف که ما آلودگی نداریم...حیف که اگه هم داشتیم مدرسه( ببخشید دانشگاه) ما دیگه تعطیل نمیشد!!!

نرگس یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:45 ب.ظ

امتحان معدنی دارم فردا...نه بخدا بی اهمیت نبود...به گمانم من بقیه رو بلد بودم و ننوشتم دی:))))))) خب اینهم شیوه منه مختصر مینویسم فقط دعا کنید مختصریاد نگیرم...برام دعا کنید

صفورا هنرمند دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:18 ق.ظ

من از دوستی همچون شوما لذت برداهه متاب جان!!
این استاد کانم دکتر آنیتا لشکریان (درس زبان عمومی دانیشگاه ...) یک زن ایندی بوداهه در ده سال پیش به ما چیزهای زیادی از خودش به زبان ایندی در نکرداهه و ما هم زبان انگلیسی ضعیف بوداهه ولی زبان هندی ما قوی هستاهه.
همانطور که" شیمی پلیمر "من قوی بوداهه ولی مقاومت مصالح و دینامیک من ضعیف شداهه که اینها را یک آقا به ما درس میداهه...
اگر در ایندوستان کار وباری داشتاهه من را خبر کرتاهه و ضمنا به دمبال یک اسم ایندی گشتاهه اگر شوما به نظرتان اسم جالبی رسیداهه من را خبر کرتاهه که البته دوست گزارشگر من در ایسنا اسم "صفولا" را پیشنهاد کرداهه که به نظرم خوب نیاهه...
نکنه تو هم فرزندت مثل پسر هفت ساله من کلاس اول ابتدایی بوداهه که کیلی کیلی با نمک شداهه... راستی شوما چه نوع رقص توانسته از خودت در کرداهه؟؟!!... من یک دوختر 5 ساله هم داشتاهه . خوراک پیسر من بازیهای جدید رایانه ای بوداهه که من و شوهر زیبایم را کلافه کرتاهه. شوهر من گیافه اش عین گاوپرستا شوداهه و ببین که داره میخنداهه. ببند او نیشتو چلمنگ شوم پت!!... از این اتاق رایانه برو بیرون. برو اتاق خواب بخواب حال نداشته بیدی!!
این هم یه جوک ایندی : ترکه پشتش میخواریده، هرکار میکرده دستش نمیرسیده.... میره رو صندلی!!!
اما لحن نوشتاری شوما در این وبلاگ مرا به یاد ملکه صدای گزارشگری ایران(الهام گوران) انداختاهه... او هم مثل شوما گلب (heart) پاک و مهربانی داشتاهه و چند بوسه هم به من بدهکار بوداهه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاچه خوار متاب کوشگل و مهربون وبلاگستان
صفورا هنرمند

بانمک دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:22 ب.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی دارید بهتون تبریک میگم
من همه مطالب این صفحه وبلاگتون را خواندم وآنطور که متوجه شدم شما استاد دانشگاه هستید و باعث افتخار من است که با یک استاد دانشگاه هم کلام شده ام
بگذریم اکنون یک سئوال داشتم من دانشجوی سالها قبل دانشگاه آزاد در رشته مدیریت بازرگانی بودم ونیمه تمام درسم را رها کردم میخواستم بدونم آیا راهی داره که من دوباره بتوانم ادامه تحصیل بدهم
ممنون
ضمنا یادنتون نره که به من هم سر بزنید
باتشکر
ضمنا باعث افتخار منه که لینکم توی لینک دوستان شما قرار بگیرد

مهتاب دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:38 ب.ظ

این صفورا خانم داره دنبال اسم هندی میگرده. اگه کسی میتونه کمکش کنه. من این اسمو پیشنهاد میکنم بهت صفورا جان:‌ ((‌ کاویتا )) خودت که معنیشو میدونی حتما. هان؟ به هندی یعنی شعر. شما هم که اهل شعرید....
اگه این آقای جیمز باند بیاد و ببینه که هندیا اینجام ما رو ول نکردند یا خودشو میکشه یا منو!!!!

کاویتا دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:18 ب.ظ

اوهوم...
بد اسمی نبید!!
من پاچه خوار بوداهه. من کاویتا شداهه!!
فردا یک آش پختاهه و به مردم میداهه ... اسمم عوض شداهه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاویتا

کاویتا دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:19 ب.ظ

به من کمی فرصت داهه تا ایمیل کاویتا درست کرتاهه...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاویتا

bacchus سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 05:32 ب.ظ http://pink-pride.persianblog.com

بازم علی کوچولو!!...

جیگیلی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 02:35 ب.ظ

از لشکریان متنفرم

سحر شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 02:37 ب.ظ

منم همینطور،استاد بی تربیت تر و عوضی تر از لشکریان ندیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد